در گذشته مالکیت مادی بیشتر از تبادل تجربههای هیجانانگیز برای فرد منزلت میآورد. دیگر ترجیح تجربههای جالب بر اجناس نه تنها پذیرفته شده بلکه از نظر اجتماعی، امری مورد انتظار است. تجربهگری به آرامی گسترش مییابد و به جریانِ اصلی بدل میشود. رسانههای اجتماعی این روند را به نقطه شروع خود باز گرداندهاند. امروزه، فقط برخی افراد امکان پیدا میکنند که داراییهای مادیتان را ببینند. اما حالا با وجود تمام دوستانتان و تمام دنبالکنندگانشان در توئیتر، فیسبوک، پینتراست و اینستاگرام، افراد بیشتری متوجه میشوند که در حال تجربهکردن چه چیزی هستید. به لطفِ رسانههای اجتماعی میخواهیم با تجربههای سایرین چشموهمچشمی کنیم. ولی آیا ما به اندازهٔ سایر دوستانمان تجربۀ هیجانانگیز داریم؟ این نگرانی آن قدر رایج شده که نامی جدید یافته: ترس از عقب افتادن.

نوع جدیدی از ولخرجی متظاهرانه
وقتی به معتقدان به تجربهگری بگویید دارند چشموهمچشمی میکنند، بیشترشان به حرفتان میخندند. اما عموماً یکی از چیزهای نامعقول دربارۀ این افراد همین است که اگرچه کاری به چشموهمچشمی به شکل سنتیاش ندارند، بسیاری از آنها به اندازۀ افراد مادیگرا متظاهرانه ولخرجی میکنند. انگشتِ اتهام من به سوی فیسبوک است.
شمشیر دولبۀ رسانههای اجتماعی
به لطفِ رسانههای اجتماعی ما میخواهیم با آنچه مردم انجام میدهند چشموهمچشمی کنیم. آیا ما به اندازۀ سایر دوستان و همراهانمان به حراجی، کنفرانس و کنسرت میرویم؟ این نگرانی آن قدر رایج شده که نامی جدید یافته: ترس از عقب افتادن. در آغاز دورۀ تجربهگری، از هر ۱۰ فردِ ۱۸ تا ۳۴ ساله در ایالات متحده و بریتانیا، چهار نفر میگویند که گاهی نگران این هستند که عقب بیفتند.
حتی اگر تجربیات را هم بتوان مقایسه کرد، مقایسۀ آنها به اندازۀ مقایسۀ اجناس مادی واضح و شستهرفته نیست و این بدان معناست که احتمالاً کمتر به مقایسه فکر میکنید، احتمالاً کمتر از انتخاب خود پشیمان میشوید و کمتر به معانیِ ضمنیِ مرتبط با جایگاهِ اجتماعیِ کاری که میکنید، میاندیشید. تجربههای نو نه تنها مسیر هوشمندانهای به سوی شادیاند، بلکه به برکتِ وجودِ فیسبوک، بهترین روش برای لرزاندن پرهای سر دمتان هستند!!
مطالعه کامل این مطلب در وب سایت اصلی